در مقاله می خواهیم با پدر موسیقی سنتی ایرانی آشنا شویم پس با ما همراه باشید:
میرزا عبدالله فراهانی پدر موسیقی ایرانی
پدر موسیقی ایرانی را میرزا عبدالله فراهانی میتوان دانست زیرا بدون تلاش های «میرزا عبدالله فراهانی» موسیقی ایرانی به دست فراموشی سپرده میشد. در تاریخ پر از فراز و نشیب چندین هزار ساله تاریخ موسیقی ایران حدود دو سده است که موسیقی دستگاهی به عنوان موسیقی رسمی و ملی ایران شناخته شده و ردیف، اصلیترین نقش را در سیستم آموزشی و حفظ و اشاعه این موسیقی به عهده داشته است.ردیف، اصلیترین نقش را در سیستم آموزشی و حفظ و اشاعه این موسیقی به عهده داشته است. میرزاعبدالله فراهانی اولین کسی بود که گوشهها و نغمههای ایرانی را از جای جای این سرزمین گردآوری نمود و هفت دستگاه موسیقی ایرانی را گردآوری کرد.
در عهد ناصری، میرزا عبدالله فرزند آقا علی اکبر خان فراهانی و جمع آورنده و تشکیل دهنده «ردیف» موسیقی ایرانی، از نخستین افرادی بود که سه تار را، مانند تار، یکی از سازهای پایه این موسیقی دانست و خود او نیز افزون بر تار، نوازنده سه تار چیره دستی بود. پس از او، درویش خان و ابوالحسن صبا، از جمله استادانی بودند که در بالا بردن آشنایی عام با سه تار و ادامه مکتب میرزا عبدالله آثار بسیار با ارزشی را به جای گذاشتند اما تا اواسط سده ۱۴ سه تار هنوز جایگاه خود را به عنوان ساز پایه نیافته بود و در بیشتر اوقات ساز دوم نوازندگان به شمار می رفت.
پدر موسیقی نوازنده تار و سه تار
میرزا عبدالله فراهانی، معروف به آقا میرزا عبدالله، نوازنده تار و سه تار بود. میرزا عبدالله فراهانی در سال ۱۲۲۲ خورشیدی در شیراز متولد شد. وی از برجستهترین موسیقیدانان تاریخ ایران است.او و برادر کوچکترش میرزا حسین قلی متولد شیراز، یادگیری موسیقی را از پدرشان علی اکبر فراهانی که یک نوازنده مشهور بود، شروع کردند. در اینجا مختصری از زندگینامه میرزا عبدالله را برای شما مخاطب عزیز گردآوری نمودهایم.
اولين تعليمات موسيقی را از برادر بزرگتر خود ميرزا حسن فرا گرفت. بعدها در مکتب پسرعموی خویش آقا غلام حسين که استاد معروف زمانه بود، پرورش یافت. میگویند با کمک سيداحمد نامی که سه تار می زده و دستگاهدان بوده ردیف موسيقی را منظم و مرتب کرده است.به برادر کوچک خود آقا حسينقلی هم تار آموخت تا اینکه او نيز بزرگتر شد و مستقیم از پسر عموی خویش آقا غلامحسين استفاده کرد.
ميرزا عبداالله موسيقی را با کوشش و زحمت آموخت. وی از حسادتهای استادان زمان خود دل خوش نبود. در اثر اخلاق کریمانهی جبلی تصميم گرفت که ازین پسر هر چه میشنود به خوبی فرا گيرد و دستگاهها را کامل و بینقص به ذهن بسپارد و آن چه با ذوق و همت خستگی ناپذیر کسب کرده است و در طبق اخلاص گذارده به شاگردان خود بياموزد تا ميراث گذشته را از دستبرد حوادث زمان، مصون دارد و عيناً به آیندگان تحویل دهد.
او دیده بود که استادان قدیم نمیخواستند معلومات خود را به دیگران بياموزند. یا اوضاع زمانه این حس بدبينی را در آنها برانگيخته بود.مبادا شاگرد جای معلم را بگيرد و مقام استاد از بين برود یا چون خودشان رنج برده و گنج به دست آورده بودند، نمیخواستند آن را به رایگان از دست بدهند. ميرزاعبداالله به خوبی دریافت که عمر انسان ابدی نيست و غفلتهای گذشتگان باید برای آیندگان، درس عبرت باشد
بیخود نيست که از اخلاق و رفتار ميرزا عبداالله همه کس تعريف میکند، اگر مرد شريفی نبود، او هم رسم گذشتهی نوازندگان را تعقيب میکرد ولی خواست ديگران که دنبال او میآيد جز به نيکی از اوسخن نگويند. اين بود خلق و خوی يک هنرمند واقعی که شايستهی بسی تعظيم است.او مردی درويش بود و کنج فراغت و مصاحبت ياران صميمی را به مجالس مهمانی ترجيح میداد. مقصود اينست که او دور از اغيار، برای خودش و نه برای خودنمائی و جلب منفعت مادی ساز میزد و کيف میبرد
شاگردان ميرزا عبداالله
اين استاد در تعليم شاگرد، حوصلهی بسيار داشت چنانکه معروف است اشخاص کماستعدادی هم که به کلاس او میآمدند مايوس نمیشدند و استاد با صبر و بردباری با آنها کار میکرد و هرگز طالبان موسيقی را دلسرد و نااميد نمینمود.از جمله شاگردان که محضر استاد را درک کرده و کسب فيض نموده و هر يک مقامی يافتهاند اشخاص زير را می توان نام برد:.
۱- علی اکبر روحانی (محب السلطان)
٢- جواد عبادی فرزند بزرگ ميرزاعبداالله
٣- ميرزاعبداالله (استاد)
۴- سيدحسين خليفه
۵- مرتضی صبا
۶- غلامحسين خان
۷- رضا هندمی
۸- اسمعيل قهرمانی
۹- ناصرخان
۱- سيد حسين خليفه
در کلاس استاد، سمت جانشينی داشته و مشقهای شاگردان ديگر را روان میکرده و مدتی هم شاگرد آقا حسينقلی بوده است.
۲- دکتر مهدی صلحی (منتظم الحکما)
در نواختن سه تار مهارتی به سزا داشته و پس از فوت ميرزا عبداالله همهی شاگردان، او را جانشين استاد خود میدانستند. منتظم مدتی هم شاگرد محمد صادقخان بوده و به همين جهت در رديف او، آثاری از آن استاد ديده می شود.فرصت شيرازی در کتاب بحورالالحان از اطلاعات علمی و ذوق موسيقی او بسيار تمجيد کرده است.
۳- اسماعيل قهرمانی
فرزند ابراهيم ملقب به قهرمان تفنگدار ناصرالدین شاه بود که شاه او را (ارمن) خطاب میکرده است. اسماعيل در سال ١٢٥٨ متولد شد.پدرش چون در دربار بود با نوازندگانی مانند ميرزا عبداالله و آقا حسينقلی دوستی ورفت و آمد داشت و اسماعيل از کودکی به ساز استادان موسيقی خو گرفت.سيد حسين خليفه بهترین شاگرد ميرزاعبداالله با عموی اسمعيل، هم منزل بود و همين نزدیکی موجب شد که اسماعيل از ١٧ سالگی نزد او اولين مشقهای تار را فرا گرفت و پس از دو سال به مجلس درس ميرزاعبداالله راهنمائی شد.در حدود ١٢ سال از آن استاد کسب هنر کرد و در ین ایام با نوازندگان معروف و مردم با ذوق تهران همنشين گردید و این عشق و ذوق فوق العاده تا سن چهل سالگی که تمام او قاتش به موسيقی میگذشت ادامه داشت و حتی کلاس مشق هم دایر کرد.
۴- سيد علی محمدخان مستوفی
در تار از شاگردان ميرزاعبداالله و ميرزا حسينقلی و در نقاشی شاگرد کمال الملک بود وخط نستعليق و تحریر را هم بسيار خوب می نوشت.مردی اهل دانش و ذوق و از مستوفيان معروف بود که در آخر عمر سفری هم به اروپا رفت و در آنجا نيز به نواختن ویولن آشنا شد ولی متاسفانه عمرش کوتاه بود و در سال ١٢٧٦ قبل از اینکه به پنجاه سالگی برسد در تهران وفات یافت.
فرزند بزرگش سيد باقردبيری (بيان السلطان) نيز ذوق موسيقی و خط را از پدر ارث برد و نزد ميرزا عبداالله به نواختن تار مشغول بود.از دیگر کسانی شاگردان ميرزا عبداالله که نزد وی هنر اندوختهاند اشخاص ذيل را میتوان نام برد:باصرالسلطنه راد – محب السلطان روحانی – باقرفهيمی – مرتضی صبا – آقا رضا خان (فرزند آقا غلامحسين) که بعد شاگرد و داماد آقاحسينقلی شد – بيان الممالک که مستوفی با کمالی بود و خطی بسيار خوش داشت – ابوالحسن صبا – حاج آقا محمد ایرانی مجرد
فرزندان ميرزا عبداالله
اين استاد دو دختر و دو پسر داشته است که هر چهار تن، ذوق موسيقی داشته و سه تار زده اند. دختر بزرگش مولود از ديگران، بيشتر به رديف پدر وارد بود. دختر کوچکش ملوک است که او هم نزد پدر خود، سه تار زده است.پسر بزرگش جواد عبادی است که مستقيماً از تعليمات پدر استفاده کرد ولی به واسطهی نقصی از ادامه ی کار موسيقی محروم ماند و وارد خدمات دولتی شد.کوچکترين فرزند هم احمد عبادی است که وقتی پدرش فوت کرد، طفل بود و بعدها از خواهران خود مخصوصاً مولود خانم تعليم موسيقی گرفت و نوازنده ی مشهوری شد.
که هرگاه صدای سه تارش شنيده شود مشتاقان بسياری دارد که گوش به زنگ نشسته اند تا از نغمات دلپذيرش محفوظ شوند.
روش و سبک استاد
ميرزا عبداالله در نواختن سه تار مهارت بيشتری داشته يعنی همان اندازه که برادر کوچکش در تار معروف بوده او نيز در سه تار شهرت داشته است.معروف است که در مجلسی به نواختن مشغول بوده و هنگامی که با دست چپ، پنجه کاری میکرده و بی مضراب می نواخته ابوالحسن ميرزا شيخ الرئيس ثانی شاعر معروف که در جلسه حضور داشته اين رباعی را فی البداهه سروده است :
عبدالهی که شور، ز سازش همی به پاست
با دست چپ همی بنوازد نوای راست
هر نغمهای که خواست، به يک دست میزند
بيهوده گفته اند که يک دست، بیصداست
ردیف میرزا عبدالله
تا صد سال پیش، موسیقی ایرانی به صورت کاملا شفاهی اجرا و آموخته میشده است. با آمدن خط نت به ایران برای نگارش و مکتوب نمودن آن کوششهایی صورت گرفت.ردیف مجموعه ای از بسیاری از ملودیهای قدیمی است که توسط سنت شفاهی در نسلهای بسیاری حفظ شده است. این ملودیها را در تعدادی از فضاهای مختلف تونی به نام دستگاه سازماندهی می کنند.موسیقی سنتی ایران مبتنی بر ردیف است، که مجموعهای از ملودیهای قدیمی است که توسط استادان در طی نسلها به دانش آموزان واگذار شده است. با گذشت زمان، تفسیر خود هر استاد، ملودیهای جدیدی را به این مجموعه شکل داده و به آن افزوده است، که ممکن است نام آن استاد را به همراه داشته باشد.
ردیف میرزا عبدالله قدیمی ترین ردیفی است که هنوز هم برای بسیاری از دانش آموزانی که مایل به یادگیری موسیقی ایرانی هستند در حال استفاده است. این ردیف بسیار مشهور است زیرا شامل ملودی های زیادی بود که از قبل و گذشتهها جمع آوری شده بود.یکی از قابل توجه ترین نوازندگان ردیف، استاد علی اکبر شهنازی بود. کارهای او هنوز هم توسط بسیاری از موسیقیدانان مورد استفاده قرار میگیرد.ردیف میرزا عبدالله در یادداشت های ژان در دهه ۱۹۷۰ براساس روایت نورعلی برومند که این ردیف را ضبط کرده بود منتشر شد.
از طرف دیگر، تركیب میرزا حسینقلی برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط داریوش پیرنیاكان منتشر شد. گرچه این كیفیت ضبط نزد بسیاری از هنرجویان جوان محبوب نیست، اما هنوز هم از آثار اصلی و اساسی موسیقی ایرانی است.این شبیه به به موسیقی کلاسیک موسیقی غربی است که محبوبیت زیادی ندارد، اما پایه موسیقی غربی را تشکیل می دهد.
وفات استاد فراهانی
استاد فراهانی در ١٢٩٧ خورشیدی در ٧٥ سالگی چشم از جهان فروبست. موسیقی ایرانی بیشک مدیون تلاش های او است.